جدول جو
جدول جو

معنی نار خلیل - جستجوی لغت در جدول جو

نار خلیل
(رِ خَ)
آتشی که نمرود برافروخت سوزاندن ابراهیم خلیل الله را و به مشیت خداوندی آن آتش بر خلیل الله گلستان گشت و برد و سلام شد. رجوع به آتش خلیل و خلیل الله و ابراهیم خلیل شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(رِ خَ)
مراد ابراهیم پیغمبر است:
بشد ز ملت پور خلیل، حمزه پدید
که بد بقوت اسلام احمد و حیدر.
ناصرخسرو.
رجوع به ابراهیم شود
لغت نامه دهخدا
(قَ)
دهی است از دهستان ابرج بخش اردکان شهرستان شیراز واقع در 81 هزارگزی خاور اردکان و 3 هزارگزی راه فرعی خانی من به پل خان. موقع جغرافیایی آن دامنه و معتدل مالاریایی است. سکنۀ آن 99 تن است. آب آن از چشمۀ قدمگاه و محصول آن غلات، برنج و شغل اهالی زراعت است. راه فرعی دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
لغت نامه دهخدا
(اُمْ مِ خَ)
ملقب به شجره الدر. مادر ملک غیاث الدین بن ملک صالح از ملوک مصر و زنی خردمند و زیبا بوددر سال 648 هجری قمری غلامان غیاث الدین او را کشتند و سرداری سپاه را به عزالدین یکی از غلامان سپردند و خطبه بنام ام خلیل خواندند. مدت دو سال مملکت را با حسن تدبیر نگاهداشت. (از حبیب السیر چ خیام ج 3 ص 252)
لغت نامه دهخدا